مهارتهای ارتباطی شامل توانایی صحبت کردن، گوشدادن، خواندن و نوشتنِ مؤثر می باشد. برقراری ارتباط به معنای به اشتراک گذاری افکار و ایدهها با دیگران، پاسخگویی محترمانه به ایدههای اطرافیان و توانایی ارتباط با افرادی است که با آنها کارکرده و بازی میکنیم. مهارت های ارتباطی از بدو تولدِ کودک شروع می شوند. وقتی کودکان صدای مادر یا پدری را می شنوند که با اسباب بازی صدا درمی آورد متوجه می شوند که صدا بیانگر چیزی است.
بخش اولِ ارتباط شامل صحبت با دیگران است. این بخش نشان می دهد کودکان از مجموعه ای پایه از مهارت های زبان شفاهی برخوردارند که آنها را قادر به صحبت و برقراری ارتباط با دیگران می سازد. بااینحال، این مهارت میتواند شامل زبان اشاره، خط بریل و سایر روشهای ارتباط تطبیقی نیز باشد. صرفنظر از روشی که فرد استفاده می کند این مهارت بدین معناست که افراد هم کلمات و هم ایده ها و افکارشان را به اشتراک می گذارند. یادگیری برقراری ارتباط با دیگران مهارتی است که خیلی زود از همان اوان زندگی شروع می شود.
ارتباط همچنین شامل مهارت های شنیداری نیز می شود. توانایی شنونده مؤثر بودن به این معنا است که فرد مهارتهای ارتباط چشمی، گوشدادن فعال و توانایی بازنویسی و درک آنچه گوینده گفته است را داشته باشد. آموزش دادن به کودکان برای شنونده خوب بودن بدین معنا است که کودک می تواند با دیگران تعامل داشته باشد و درعینحال به اطلاعاتی که ارائه می شود نیز توجه نماید.
زبان بدن نیز در مهارت های ارتباطی کودکان لحاظ شده است. به گفتة دکتر آلبرت محرابیان (۱۹۸۰)، محقق ارتباطات غیرکلامی، تنها ۷ درصد پیام از طریق کلمات، ۳۸ درصد از طریق ویژگی های صوتی و ۵۵ درصد از طریق ارتباطات غیرکلامی مانند حالات چهره و زبان بدن منتقل می شود.
( برگرفته از کتاب مهارتهای نرم برای کودکان، ترجمه دکتر مصطفی دریادار و مریم اسفندیاری)